۱۳۸۹ اسفند ۱۷, سه‌شنبه

بدرود یاران!


 
عزیزانم!
روزهای خوبی رو با شما گذروندم... خداییش بخوای حساب کنی همیشه دوستتون داشتم، همیشه با دیدنتون خوشحال میشدم... الانم که لحظه ی تلخ جداییست دوستتون دارم؛ الان بیشتر از قبل.
اگه بخوام دروغ نگم خیلی وقتها ازتون غافل میشدم... همین غفلت ها باعث میشد دونه به دونه از پیشم برین...
میگن آدم تا وقتی از عزیزش جدا نشه، قدرشو نمیدونه پس از این جهت خوشحالم که این مدت که نیستین، درد دوری بکشم و بعدا قدر شما را بدونم... لحظه های تلخی است ولی مطمئنم این دو سال خدمت سربازی هم میگذره... سخت یا آسانش مهم نیست مهم این است که خواهد گذشت و من دوباره شما را خواهم دید.
بدرود موهای عزیز من :دی

هاها گفتم یه شوخی بکنم... 
اینم برای دوستای دنبالگی :flower:

۴ نظر:

  1. گر یکم عقل داشتی در آستانه ۴ شنبه سوری خبرسازی انحرافی نمی کردی یعنی اینقدر خودخواهی که برای یک خبر ساده طوری نوشتی که انگار دارن می برنت اوین واسه ۱۰ سال حبس افراد خود خواهی مثل تو ننگ جنبشند

    پاسخحذف
  2. خبرسازی؟ این که فقط واسه موهاش عاشقانه نوشته!!! زیرش هم که نوشته شوخی کرده!!
    شما بهتره آداب سخن گفتن را یاد بگیرید

    پاسخحذف
  3. آداب سخن گفتن یا نگارش!

    پاسخحذف
  4. ناشناس1 ؛ شما تعیین میکنید چه کسی ننگ جنبشه؟!
    من یه مطلبی من باب شوخی نوشتم و به خاطر داغ بودن اعتراضات لینکش نکردم که یکی از رفقا زحمتشو کشید... امثال شما باعث ایجاد حالت تهوع در منن!

    پاسخحذف